سند سوّم :
شیخ طوسی ، زیارت عاشورا با سند دیگر به این صورت نقل میفرماید :
وروى محمد بن خالد الطیالسی عن سیف بن عمیرة قال : خرجت مع صفوان بن مهران الجمال وعندنا جماعة من أصحابنا إلى الغری بعد ما خرج أبو عبد الله علیه السلام فسرنا من الحیرة إلى المدینة فلما فرغنا من الزیارة صرف صفوان وجهه إلى ناحیة أبی عبد الله الحسین علیه السلام فقال لنا : تزورون الحسین علیه السلام من هذا المکان من عند رأس أمیر المؤمنین علیه السلام من هیهنا أومأ إلیه أبو عبد الله الصادق علیه السلام وأنا معه قال : فدعا صفوان بالزیارة التی رواها علقمة بن محمد الحضرمی عن أبی جعفر علیه السلام فی یوم عاشوراء .
و محمد بن خالد طیالسی از سیف بن عمیره روایت می کند که گفت : بعد از آنکه امام صادق علیه السلام بیرون رفتند ، همراه با صفوان بن مهران شتر دار ، به سمت نجف رفتیم و عده ای هم ما را همراهی میکردند . پس از راه حیره به شهر نجف رفتیم . وقتی از زیارت فارغ شدیم صفوان روی خود را به سمت حرم امام حسین علیه السلام کرد و به ما گفت : امام حسین علیه السلام را از اینجا از کنار سر امیر مومنان زیارت می کنید ؟ از همین جا امام صادق علیه السلام (به سمت کربلا ) اشاره کرد و من همراه او بودم ؛ پس صفوان زیارتی را که علقمه آن را از امام باقر در روز عاشورا روایت کرده بود خواند .
مصباح المتهجد ، الشیخ الطوسی ، ص 777 .
مرحوم شیخ طوسی ، این روایت را از کتاب محمد بن خالد الطیالسی نقل میفرماید و طریق خود را تا وی این گونه بیان میفرماید :
محمد بن خالد الطیالسی . له کتاب ، رویناه عن الحسین بن عبید الله ، عن أحمد بن محمد بن یحیى ، عن أبیه ، عن محمد بن علی بن محبوب ، عنه .
پس سند روایت اینگونه خواهد شد :
شیخ طوسی ، حسین بن عبید الله الغضائری ، احمد بن محمد بن یحیی ، محمد بن یحیی العطار ، محمد بن علی بن محبوب ، محمد بن خالد الطیالسی ، سیف بن عمیره ، صفوان بن مهران الجمال ، امام صادق علیه السلام .
بررسی روات سند :
1 . حسین بن عبید الله غضائری :
وی از مشایخ مرحوم شیخ طوسی و مرحوم نجاشی بودهاند ؛ چنانچه مرحوم نجاشی میفرماید :
الحسین بن عبید الله بن إبراهیم الغضائری أبو عبد الله ، شیخنا رحمه الله .
رجال النجاشی ، النجاشی ، ص 69 .
و مرحوم شیخ طوسی نیز میفرماید :
الحسین بن عبید الله الغضائری ، یکنى أبا عبد الله ، کثیر السماع ، عارف بالرجال ، وله تصانیف ذکرناها فی الفهرست ، سمعنا منه وأجاز لنا بجمیع روایاته ، مات سنة أحدی عشره وأربعمائة .
رجال الطوسی ، الشیخ الطوسی ، ص 425 .
و همان طور که در ترجمه ابن أبی جید گفتیم ، اساتید و شیوخ مرحوم نجاشی بالإتفاق ثقه هستند و نیازی به توثیق ندارند ؛ چنانچه مرحوم آقای خویی رضوان الله تعالی علیه میفرماید :
أنه شیخ النجاشی وجمیع مشایخه ثقات .
معجم رجال الحدیث ، السید الخوئی ، ج 7 ، ص 23 .
وی استاد نجاشی است و تمامی اساتید نجاشی مورد وثوق هستند .
2 . احمد بن محمد بن یحیی : برای اثبات وثاقت این شخص ، می توان به دلایل ذیل استناد کرد :
اولاً : وی از مشایخ مرحوم صدوق رحمت الله علیه است و شیخ صدوق از او روایات فراوانی را نقل کرده و بعد از نام ایشان از جمله « رضی الله عنه » استفاده کرده که این خود دلیل بر وثاقت این شخص است . با تتبع که در برخی از کتابهای شیخصدوق به عمل آمد ، وی در کتابهای مختلف خود بیش از هشتادبار این جمله را تکرار کردهاند :
« حدثنا أحمد بن محمد بن یحیى العطار رضی الله عنه » .
این نشان میدهد که شیخ صدوق به این شخص اعتماد داشته است و گرنه این همه روایت از او نقل نمیکرد و بعد از هر بار نام بردن از او ، از جمله «رضی الله عنه » استفاده نمیکرد .
ثانیاً : وی از مشایخ الإجازه بوده است که بسیاری از علمای علم رجال تمام مشایخ الإجازه را موثق میدانند ؛ چنانچه محقق بحرانی در این باره میفرماید :
مشایخ الإجازة فی أعلى طبقات الوثاقة والجلالة .
معراج أهل الکمال ، ص 44 .
مشایخ اجازه در بالاترین مرتبه اطمینان و بزرگی مقام هستند .
و نیز مینویسد :
إنّه لا ینبغی أن یرتاب فی عدالة شیوخ الإجازة .
معراج أهل الکمال ، ص 88 .
نباید در عدالت مشایخ اجازه شک کرد .
و علامه وحید بهبهانی مینویسد :
إنّ المتعارف عدّه من أسباب الحسن، وربما یظهر من جدّی ـ رحمه اللّه ـ دلالته على الوثاقة .
الفوائد الرجالیّة ، ص 44، المطبوع فی آخر رجال الخاقانی .
آنچه که مرسوم است شمردن شیخ اجازه بودن از اسباب حُسن حدیث است . و از اقوال پدر بزرگم چنین به دست میآید که شیخ اجازه بودن دلالت بر وثاقت او هم دارد .
مرحوم شهید ثانی رضوان الله تعالی علیه مینویسد :
لا یحتاج أحد من هؤلاء المشایخ المشهورین إلى تنصیص على تزکیة ، ولا بینة على عدالة ، لما اشتهر فی کل عصر ، من ثقتهم وضبطهم وورعهم ، زیادة " على العدالة وإنما یتوقف على التزکیة ، غیر هؤلاء من الرواة ، الذین لم یشتهروا بذلک ککثیر ممن سبق على هؤلاء ، وهم طرق الأحادیث المدونة فی الکتب غالبا " .
الرعایة فی علم الدرایة (حدیث) ، الشهید الثانی ، ص 192 – 193 .
4 . محمد بن الحسن بن ولید :
در سند گذشته در باره وی بحث کردیم .
5 . سعد بن عبد الله : نجاشی در توصیف وی میفرماید :
سعد بن عبد الله بن أبی خلف الأشعری القمی أبو القاسم ، شیخ هذه الطائفة وفقیهها و وجهها .
رجال النجاشی ، النجاشی ، ص 177 .
شیخ طوسی میفرماید :
سعد بن عبد الله القمی ، یکنى أبا القاسم ، جلیل القدر ، واسع الاخبار ، کثیر التصانیف ، ثقة .
الفهرست ، الشیخ الطوسی ، ص 135 .
6 . احمد بن محمد بن عیسی : مرحوم نجاشی و شیخ طوسی در باره وی میفرمایند :
أحمد بن محمد بن عیسى بن عبد الله ... یکنى أبا جعفر ، وأول من سکن قم من آبائه سعد بن مالک بن الأحوص ... وأبو جعفر رحمه الله شیخ القمیین ، ووجههم ، وفقیههم ، غیر مدافع .
رجال النجاشی ، النجاشی ، ص 82 و الفهرست ، الشیخ الطوسی ، ص 68 .
7 . علی بن الحکم : شیخ طوسی در باره وی میفرماید :
علی بن الحکم الکوفی ، ثقة ، جلیل القدر .
الفهرست ، الشیخ الطوسی ، ص 151 .
پس تا اینجا سند روایت قطعاً تمام و تمامی روات آن از برترین روات حدیث شیعه بودهاند .
8 . سیف بن عَمِیره : وی یکی از دو نفری است که شیخ طوسی سند اصل زیارت عاشورا را از ایشان نقل میکند . در وثاقت او هیچ شک و شبههای نیست ؛ چنانچه مرحوم نجاشی در باره وی میگوید :
سیف بن عمیرة النخعی عربی ، کوفی ، ثقة ، روى عن أبی عبد الله وأبی الحسن علیهما السلام . له کتاب یرویه جماعات من أصحابنا .
رجال النجاشی ، النجاشی ، ص 189 .
و مرحوم شیخ طوسی رحمت الله علیه نیز میفرماید :
[ 333 ] 2 ، سیف بن عمیرة ، ثقة ، کوفی نخعی عربی . له کتاب ، أخبرنا به عدة من أصحابنا ، عن محمد بن علی بن الحسین بن بابویه ، عن أبیه ومحمد بن الحسن ، عن سعد بن عبد الله ، عن أحمد بن محمد ، عن علی بن الحکم ، عن سیف بن عمیرة .
الفهرست ، الشیخ الطوسی ، ص 140 .
پس با این تفصیل ، سند روایت تا این جا صحیح است ؛ چون حتی اگر کسی به صالح بن عقبه اشکال کند ؛ از آنجایی که در این طبقه سیف بن عمیره نیز وجود دارد ، سند روایت تمام و هیچ مشکلی ندارد .
9 . علقمة بن محمد الخضرمی : در سند قبلی وضعیت وی روشن شد .
ضمن این که از روایت صفوان به خوبی روشن میشود که وی روایت علقمه را نیز تصحیح میکند ؛ آنجا که میفرماید :
فدعا صفوان بالزیارة التی رواها علقمة بن محمد الحضرمی عن أبی جعفر علیه السلام فی یوم عاشوراء ، ثم صلى رکعتین عند رأس أمیر المؤمنین علیه السلام وودع فی دبرها أمیر المؤمنین وأومأ إلى الحسین بالسلام منصرفا وجهه نحوه وودع . وکان فیما دعا فی دبرها : یا الله یا الله یا الله یا مجیب دعوة المضطرین ...
پس صفوان دعای زیارت را خواند که علقمه آن را از ابو جعفر علیه السلام در روز عاشورا روایت کرده بود ، سپس در بالای قبر مطهر امیر مومنان علیه السلام دو رکعت نماز خواند و در پایان با امیر مومنان وداع کرد و به امام حسین علیه السلام در حال خروج اشاره کرد و وداع کرد . و به دنبال آن دعای معروف به دعای علمقه را خواند .
و بعد سیف بن عمیره در آخر روایت میگوید :
فسألت صفوان ، فقلت له : إن علقمة بن محمد الحضرمی ، لم یأتنا بهذا عن أبی جعفر علیه السلام إنما أتانا بدعاء الزیارة ، فقال صفوان : وردت مع سیدی أبی عبد الله علیه السلام إلى هذا المکان ، ففعل مثل الذی فعلناه فی زیارتنا ، ودعا بهذا الدعاء عند الوداع .
مصباح المتهجد ، الشیخ الطوسی ، ص 777، 781 .
پس از صفوان سوال کردم که : علقمه بن محمد این دعا را برای ما از امام باقر علیه السلام نیاورده بود ؛ تنها دعای زیارت را آورده بود ؛ پس صفوان گفت : همراه با سرورم امام صادق علیه السلام به این مکان وارد شدم ؛ پس همانند آن را که در زیارتمان انجام دادیم انجام داد و این دعا را در هنگام وداع خواند .
این روایت صراحت دارد در تأیید ، صفوان بن مهران ، زیارت عاشواریی را که علقمه نقل کرده است ، فقط تنها تفاوتی که دارد ، در دعای بعد از زیارت است که علقمه نقل نکرده ؛ ولی صفوان آن را از امام صادق علیه السلام نقل می کند .
بررسی روات سند :
1 . عدة من اصحابنا : مقصود از این جمله ، عدهای از بزرگان شیعه ؛ از جمله شیخ مفید است ؛ چنانچه مرحوم صاحب معالم در توضیح «عدة من اصحابنا» که شیخ طوسی در برخی از کتابهایش استفاده کرده است ، میگوید :
وروایاته عدة من أصحابنا ، وقد بینا فی مقدمة الکتاب أن المفید ( ره ) من جملة العدة عن أبی جعفر محمد بن علی بن الحسین ابن بابویه القمی ، عن أبیه ... .
منتقى الجمان ، الشیخ حسن صاحب المعالم ، ج 1 ، ص 202
ما در مقدمه کتاب روشن کردیم که شیخ مفید از جمله کسانی است که شیخ طوسی با عنوان « عدة من اصحابنا» از از شیخ صدوق و او از پدرش نقل میکند .
پس قطعآً سند در این جا هیچ مشکلی ندارد .
2 . محمد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق ) : مرحوم نجاشی در باره وی میفرماید :
محمد بن علی بن الحسین بن موسى بن بابویه القمی أبو جعفر ، نزیل الری ، شیخنا وفقیهنا ووجه الطائفة بخراسان ، وکان ورد بغداد سنة خمس وخمسین وثلاثمائة ، وسمع منه شیوخ الطائفة وهو حدث السن .
رجال النجاشی ، النجاشی ، ص 389 .
محمد بن علی ... ساکن ری ، استاد ما و مرجع ما و سرشناس شیعیان در خراسان بود ؛ و در سال 355 وارد بغداد شد و در حالیکه هنوز جوان بود بزرگان شیعه پای درس او حضور مییافتند .
و شیخ طوسی نیز میفرماید :
محمد بن علی بن الحسین بن موسى بن بابویه القمی ، جلیل القدر ، یکنى أبا جعفر ، کان جلیلا ، حافظا للأحادیث ، بصیرا بالرجال ، ناقدا للاخبار ، لم یر فی القمیین مثله فی حفظه وکثرة علمه . له نحو من ثلاثمائة مصنف .
الفهرست ، الشیخ الطوسی ، ص 237 .
محمد بن علی ... والا مقام ، کنیه اش ابو جعفر است ، وی بزرگوار بود و حافظ احادیث ، در علم رجال تخصص داشت ، و روایات را بررسی می کرد . در اهل قم مثل وی در حفظ (روایت ) و کثرت علم دیده نشد . بیش از سیصد تألیف دارد .
3 . علی بن الحسین بن بابویه : نجاشی در باره وی میگوید :
علی بن الحسین بن موسى بن بابویه القمی أبو الحسن ، شیخ القمیین فی عصره ، ومتقدمهم ، وفقیههم ، و ثقتهم . کان قدم العراق واجتمع مع أبی القاسم الحسین بن روح رحمه الله وسأله مسائل ثم کاتبه بعد ذلک على ید علی بن جعفر بن الأسود ، یسأله أن یوصل له رقعة إلى الصاحب علیه السلام ویسأله فیها الولد . فکتب إلیه : " قد دعونا الله لک بذلک ، وسترزق ولدین ذکرین خیرین " . فولد له أبو جعفر وأبو عبد الله من أم ولد . وکان أبو عبد الله الحسین بن عبید الله یقول : سمعت أبا جعفر یقول : " أنا ولدت بدعوة صاحب الامر علیه السلام " ، ویفتخر بذلک .
علی بن الحسین ... بزرگ اهل قم در زمان خودش ، و پیشوای ایشان و فقیه ایشان و مورد اطمینان ایشان ؛ به عراق آمد و با ابو القاسم حسین بن روح نایب خاص سوم حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداه همراه شد ، و از او در مورد مسائلی سوال پرسید ؛ و سپس توسط علی بن جعفر بن اسود با وی نامه نگاری کرد و از وی می خواست که نامه به دست امام زمان برساند و در آن از حضرت خواسته بود که فرزندی به وی عطا شود . پس به او پاسخ دادند : ما برای تو به آنچه خواستی دعا کردیم و خداوند به تو دو پسر نیکو خواهد داد . پس برای وی ابو جعفر و ابو عبد الله از کنیزی متولد شدند . و ابو عبد الله حسین بن عبید می گفت : از ابا جعفر شنیدم که می گفت : من با دعای صاحب الامر به دنیا آمده ام ؛ و به آن افتخار می کرد .
رجال النجاشی ، النجاشی ، ص 261 .
و شیخ طوسی میفرماید :
علی بن الحسین بن موسى بن بابویه القمی رضی الله عنه ، کان فقیها جلیلا ، ثقة . وله کتب کثیرة .
اگر کسی این مبنا را بپذیرد ، صالح بن عقبه نیز ممدوح به مدح عام از سوی مرحوم نجاشی و شیخ طوسی خواهد شد و حد اقل حُسن او اثبات خواهد شد .
از این نیز که بگذریم ، دو تن از بزرگان روات شیعه ، محمد بن الحسین بن أبی الخطاب و محمد بن إسماعیل بن بزیع از او روایت نقل کردهاند و این شاهدی است محکم بر وثاقت این شخص ؛ چرا که شخصی همانند محمد بن اسماعیل بن بزیع ، بعید است که از شخص ضعیف روایت نقل کند ؛ با این که امام هشتم علیه السلام در باره او فرمودند : « وددت أن فیکم مثله » .
البته ابن غضائری رحمت الله علیه ، صالح بن عقبه را تضعیف کرده است ؛ اما مرحوم آیت الله العظمی خویی رحمت الله علیه با قاطعیت سخن وی را رد کرده و میفرماید :
أقول : لا یعارض التضعیف المنسوب إلى ابن الغضائری ، توثیق علی بن إبراهیم ، لما عرفت غیر مرة من أن نسبة الکتاب إلى ابن الغضائری لم تثبت ، فالرجل من الثقات .
معجم رجال الحدیث ، السید الخوئی ، ج 10 ، ص 85 – 86
تضعیف منسوب به ابن غضائری با توثیق علی بن ابراهیم معارضه نمی کند . زیرا ثابت کردیم که انتساب کتاب به ابن غضائری ثابت نیست . پس این شخص از افراد مورد اطمینان است .
7 . علقمة بن محمد الخضرمی : وی از اصحاب امام صادق علیه السلام بوده است . هر چند که توثیق خاصی در باره وی در کلمات علما وجود ندارد و فقط مرحوم شیخ طوسی رحمت الله علیه در باره وی میفرماید :
[ 3732 ] 641 ، علقمة بن محمد الحضرمی الکوفی ، أسند عنه .
رجال الطوسی ، الشیخ الطوسی ، ص 262 .
ولی مرحوم سید علی بروجردی از همین نکته و یک روایت دیگر ، حسن حال او را استفاده کرده و میگوید :
4905 ، علقمة بن محمد الحضرمی الکوفی ، أسند عنه " ق " وهو أخو أبی بکر الحضرمی کما فی " قر " وکان علقمة أکبر من أخیه کما فی حدیث بکار عن أبیه عبد الله وعمه علقمة ، وحکى فیه مناظرة أبیه مع زید ، وفیه اشعار على حسنه وکونه امامیا ثابت الاعتقاد .
طرائف المقال ، السید علی البروجردی ، ج 1 ، ص 527 .
شیخ طوسی در رجالش او را از اصحاب امام صادق علیه السلام شمرده و گفته است : با سند از وی روایت نقل شده است و نیز او را از اصحاب امام باقر شمرده و گفته است که او برادر أبی بکر حضرمی و بزرگتر از او بوده است ؛ همان طوری که در حدیث بکار از پدرش عبد الله و عمویش علقمه آمده است . از این استفاده میشود که وی ممدوح و امامی و ثابت الإعتقاد بوده است .
در نتیجه روایت حد اقل حسنه است و علمای ما به روایت حسنه نیز همانند روایت صحیحه عمل میکنند . حتی اگر کسی این مطلب را نیز قبول نداشته باشد ، از آنجایی که در این طبقه ، صفوان بن مهران نیز وجود دارد و او قطعاً ثقه است ، سند روایت تمام خواهد شد که در سند بعدی این مطلب بررسی خواهد شد .
سند دوم :
پیش از این گفتیم که مرحوم شیخ طوسی رضوان الله تعالی علیه ، سند اصل زیارت را از دو طریق نقل میکند ، طریق اول را بررسی کردیم . طریق دوم را ایشان اینگونه بیان میفرمایند :
سیف بن عمیره عن علقمة بن محمد عن أبی جعفر علیه السلام
طریق شیخ به سیف بن عمیره نیز صحیح است ؛ چرا که تمامی آنها از بزرگان روات شیعه هستند و احدی در وثاقت آن ها شک ندارد ؛ چنانچه مرحوم خویی در این باره میفرماید :
وطریق الصدوق إلیه : محمد بن الحسن ... والطریق کطریق الشیخ إلیه صحیح .
معجم رجال الحدیث ، السید الخوئی ، ج 9 ، ص 383 .
علاوه بر تصریح مرحوم آقای خویی ، ما همانند طریق قبلی ، فقط از باب تیمن و تبرک تمامی روات این طریق را نیز به صورت مستقل بررسی میکنیم و گرنه هیچ یک از آنها نیازی به توثیق ندارند و فراتر از توثیق هستند . مرحوم شیخ طوسی در کتاب الفهرست ، طریقش را تا سیف بن عمیره این گونه بیان میفرماید :
سیف بن عمیرة ، ثقة ، کوفی نخعی عربی . له کتاب ، أخبرنا به عدة من أصحابنا ، عن محمد بن علی بن الحسین بن بابویه ، عن أبیه ومحمد بن الحسن ، عن سعد بن عبد الله ، عن أحمد بن محمد ، عن علی بن الحکم ، عن سیف بن عمیرة .
الفهرست ، الشیخ الطوسی ، ص 140 .
پس در حقیقت سند روایت به این صورت است :
صالح بن عقبه ، کتابی دارد ؛ که آن را برای ما ابن ابی جید از ابن ولید و از صفار از محمد بن الحسین از محمد بن اسماعیل بن بزیع از او نقل کرده است .
پس در حقیقت سند روایت این گونه خواهد شد :
شیخ طوسی : علی بن أحمد بن محمد بن أبی جید ، محمد بن حسن بن ولید ، صفار ، محمد بن الحسین ، محمد بن اسماعیل بن بزیع ، صالح بن عقبة ، علقمة بن محمد الخضرمی ، امام باقر علیه السلام .
طریق شیخ طوسی تا صالح بن عقبه درست است ؛ چنانچه آیت الله خویی در ترجمه صالح بن عقبه میفرماید :
وطریق الصدوق إلیه : محمد بن موسى بن المتوکل ... والطریق کطریق الشیخ إلیه صحیح ، وإن کان فی الأول منهما : محمد بن موسى وعلی بن الحسین السعد آبادی ، وفی الثانی ابن أبی جید ، لأنهم ثقات على الأظهر .
معجم رجال الحدیث ، السید الخوئی ، ج 10 ، ص 86 .
هر چند که همین تصریح مرحوم آقای خویی برای اثبات صحت إسناد شیخ تا صالح بن عقبه کفایت میکند ؛ اما برای استحکام اعتبار طریق ، روات سند را نیز بررسی میکنیم .
بررسی سند :
1. ابن أبی جید : وی از اساتید شیخ طوسی وِ مرحوم نجاشی بوده و مشایخ مرحوم نجاشی همگی به اتفاق علما موثق هستند و نیازی به بررسی ندارند ؛ چنانچه مرحوم آیت الله العظمی خویی رضوان الله تعالی علیه میفرماید :
طریق الشیخ إلیه [ صفار] صحیح فی غیر کتاب بصائر الدرجات ، بل فیه أیضا على الأظهر ، فإن فی طریقه ابن أبی جید ، فإنه ثقة ، لأنه من مشایخ النجاشی .
سند شیخ تا صفار در غیر کتاب بصائر صحیح است . بلکه در آن کتاب نیز بنا بر اظهر چنین است . زیرا در آن ابن ابی جید است و او ثقه است . زیرا از مشایخ نجاشی است
2 . محمد بن حسن بن ولید : وی از اجلاء و بزرگان شیعه و خود از علمای جرح و تعدیل و بی نیاز از توثیق و تعریف است . مرحوم نجاشی او را این گونه می ستاید :
محمد بن الحسن بن أحمد بن الولید أبو جعفر شیخ القمیین ، وفقیههم ، ومتقدمهم ، ووجههم . ویقال : إنه نزیل قم ، وما کان أصله منها . ثقة ثقة ، عین ، مسکون إلیه .
رجال النجاشی ، النجاشی ، ص 383 .
ابو جعفر محمد بن حسن بن احمد بن ولید ، بزرگ اهل قم و از دانشمندان و پیشوایان و سرشناسان قم بوده است ؛ ایشان از هر جهت مورد وثوق و اطمینان و مایه افتخار بوده است .
3 . محمد بن حسن صفار : مرحوم نجاشی در باره وی میگوید :
محمد بن الحسن بن فروخ الصفار ... کان وجها فی أصحابنا القمیین ، ثقة ، عظیم القدر ، راجحا ، قلیل السقط فی الروایة .
محمد بن حسن ... او سرشناس شیعیان در قم بود ؛ مورد اطمینان و والا مقام ، برتر ( از دیگران ) و بسیار اندک از روایات وی سقط دارد .
رجال النجاشی ، النجاشی ، ص 354 .
4 . محمد بن الحسین بن أبی الخطاب : مرحوم نجاشی در باره وی می فرماید :
محمد بن الحسین بن أبی الخطاب أبو جعفر الزیات الهمدانی ، واسم أبی الخطاب زید ، جلیل من أصحابنا ، عظیم القدر ، کثیر الروایة ، ثقة ، عین ، حسن التصانیف ، مسکون إلى روایته .
محمد بن حسین ... بزرگواری از شیعیان ، والا مقام ، روایت زیاد دارد ، مورد اطمینان ، مایه افتخار ، نوشته های وی نیکو است ، روایت وی مورد اعتماد است .
رجال النجاشی ، النجاشی ، ص 334 .
5 . محمد بن اسماعیل بن بزیع : مرحوم نجاشی در باره وی میگوید :
محمد بن إسماعیل بن بزیع أبو جعفر مولى المنصور أبی جعفر ، وولد بزیع بیت ، منهم حمزة بن بزیع . کان من صالحی هذه الطائفة وثقاتهم ، کثیر العمل .
محمد بن اسماعیل ... او در خاندانی به دنیا آمد که حمزة بن بزیع از ایشان است ؛ از نیکان شیعه و مورد اطمینان بوده و عمل بسیار داشت .
و در ادامه این روایت را نقل می کند :
أخبرنا والدی رحمه الله قال : أخبرنا محمد بن علی بن الحسین قال : حدثنا محمد بن علی ما جیلویه ، عن علی بن إبراهیم ، عن أبیه ، عن علی بن معبد ، عن الحسین بن خالد الصیرفی . قال : کنا عند الرضا علیه السلام ، ونحن جماعة ، فذکر محمد بن إسماعیل بن بزیع ، فقال : " وددت أن فیکم مثله " .
پدرم به من گفت : محمد بن علی بن حسین گفت : محمد بن علی ماجیلویه به من روایت نقل کرد از ...گفت : ما گروهی نزد امام رضا علیه السلام بودیم ، پس یادی از محمد بن اسماعیل بزیع شد ، پس فرمودند : من دوست داشتم که در بین شما مثل او بود .
رجال النجاشی ، النجاشی ، ص 330 – 332 .
و مرحوم شیخ طوسی نیز در باره وی میفرماید :
محمد بن إسماعیل بن بزیع ، ثقة صحیح ، کوفی ، مولی المنصور .
رجال الطوسی ، الشیخ الطوسی ، ص 364 .
6 . صالح بن عقبة : وی از اصحاب امام صادق و امام کاظم علیهما السلام بوده و بزرگان بسیاری از او نقل روایت کردهاند . مرحوم نجاشی وی را اینگونه معرفی میکند :
صالح بن عقبة بن قیس بن سمعان بن أبی ربیحة مولى رسول الله صلى الله علیه وآله ... .
رجال النجاشی ، النجاشی ، ص 200 .
برخی از علمای شیعه و از جمله مرحوم سید بحر العلوم رضوان الله تعالی علیه اعتقاد دارند که بنای مرحوم شیخ طوسی در فهرست و مرحوم نجاشی در رجالش این بوده که راویانی را نقل کنند که امامی باشند و اگر غیر شیعه هستند ، حتماً ذکر میکنند ؛ پس هر راوی را که این دو بزرگوار به صورت مطلق آورده است ، دلالت میکند که صحیح المذهب و همچنین ممدوح به مدح عام هستند . ایشان در فائده دهم از فوائد الرجالیه میفرمایند :
فائدة الظاهر أن جمیع من ذکر الشیخ فی ( الفهرست ) من الشیعة الإمامیة إلا من نص فیه على خلاف ذلک من الرجال : الزیدیة ، والفطحیة ، والواقفیة وغیرهم ، کما یدل علیه وضع هذا الکتاب ، فإنه فی فهرست کتب الأصحاب ومصنفاتهم ، دون غیرهم من الفرق .
وکذا ( کتاب النجاشی ) . فکل من ذکر له ترجمة فی الکتابین ، فهو صحیح المذهب ممدوح بمدح عام یقتضیه الوضع لذکر المصنفین العلماء والاعتناء بشأنهم وشان کتبهم ، وذکر الطریق إلیهم ، وذکر من روى عنهم ومن رووا عنه .
ومن هذا یعلم أن إطلاق الجهالة على المذکورین فی ( الفهرست ) و ( رجال النجاشی ) من دون توثیق أو مدح خاص ، لیس على ما ینبغی .
الفوائد الرجالیة ، السید بحر العلوم ، ج 4 ، ص111، 116
نکته : ظاهر این است که هرکسی که شیخ او را در کتاب فهرست آورده ، شیعه دوازده امامی است ؛ مگر کسانی که در آنها تصریح به خلاف شده است ؛ که زیدی و فطحی و واقفی مذهب بوده است . و هدف شیخ از تألیف کتاب فهرست همین بوده است که فقط تألیفات شیعیان را گردآوری نماید .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ